روبرو
دو راهی
هیچ و تاریکی
اینجا فقط آدم ها صف کشیده اند
من پر از بی خوابی
وجودی خالی
معده ای پر از اسپرسوهای تنهایی
اینجا کسی مرا دود کرده مثل سیگار
من افتاده ام ..
حرفهایم ته حلقم گیر کرده..
من آنطرف تر افتاده ام ..