کسی نمی فهمد
گناهی ندارد !
نـــــــــه!
من دیوانه ام یا فاحشه؟
فاحشه ام یا دیوانه؟
شاید هم فاحشه دیوانه یا دیوانه....اه چقدر کشش میدهم
پسر هم فاحشه می شود؟ حتما می شود نمی دانم.
امروز بیهودگیم اینچنین توصیف می شود:
پـــــــــــــــــــــــــــــوچ
من که از قصه کودکیم شعر نوشته ام، از تابستان داغ اهواز، از کش رفتن سیگار زر پدربزرگ از لحظه ها از دیوانگی هایم و ...
نمیدانی و نمیدانم و نمیخواهم با کلمات بازی کنم چون باز قافیه می گیرد و شعر می شود و مرا دور می کند آنقدر که اراده و ایمانم ...
من نمی خواهمت صدا را نمی شنوم و چشمانم بعضی وقتها خیس می شود و یادم می آید که دیوانه هنوز نفس میکشد ، خدا را شکر !
و من
مثل هیچکس نیستم
آرمین جان سلام.. چه قلم رسایی داری... واقعا بهت تبریک میگم.. از نوشته هات خوشم آومد اجازه هست شما را لینک کنم.. اگر اجازه هست لطف کن و به من خبر بده.
قربانت...نقاب
واقعا بچه اهوازی یا فقط از گرماش شنیدی اخه من اهوازیم میخواستم بدونم بچه کجا اهوازی راستی نوشتت قشنگه