گاهی قدم می زنم
گاهی شب تا صبح بیدار می مانم
گاهی می خندم
گاهی زار می زنم
و گاهی خط خطی می کنم کاغذ را از درد بی توانی قلمم از بیان این همه
که بغض شده و چه جمعه ای حتی بعد از سفر و اشک
چه بناممش شاید دلتنگی شاید خستگی
و تکرار می کنم چه کسی مرا نمی بخشد؟