مجبور شدم بنویسم...

فقط عادت کرده ایم...چیزی باید بنویسم.. باید کاغذ را سیاه کنم ..انگار اجبار است..اجبار و من مجبورم .. مجبور شدم بنویسم

مجبور شدم بنویسم...

فقط عادت کرده ایم...چیزی باید بنویسم.. باید کاغذ را سیاه کنم ..انگار اجبار است..اجبار و من مجبورم .. مجبور شدم بنویسم

ساعت های تو خالی


اینجا یا آنجا


اگر پیدا شدی به من بگو


تا سازهای مخالفشان را کوک کنم


دستهایشان را ببوسم


و طناب های دار را به گردنشان بیاندازم


اگر پیدا شدی به من بگو


تا به ستاره ها بگویم


هر شب برایمان دعا کنند ..


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد